-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا ایزد تعالی خاطری داد که دایم با فلک بودی عتابم
2 بمعنی دادن بکر آنچنان بود که با او کان معنی بدخطابم
3 بهر وقتی کزاو کردم سؤالی نهاده بود صد معنی جوابم
4 کنون از بخل ممدوحان ممسک غلط بینم همی با او حسابم
5 چنان پذرفت رنگ بخل کزوی بصد اندیشه یک معنی نیابم
6 زدم سردی این مشتی بخیلان چنین یخ بندشد طبع چوآبم
7 در ابر بخل و بی آبی نهان شد دریغا خاطر چون آفتابم