حضرت شوریده اوستاد سخن از ایرج میرزا قطعه‌ 33

ایرج میرزا

آثار ایرج میرزا

ایرج میرزا

حضرت شوریده اوستاد سخن سنج

1 حضرت شوریده اوستاد سخن سنج آن که همه چیز بهتر از همه داند

2 باد صبا گر گذر به پارس نُماید شعر مرا از لحاظ او گذارند

3 بنده ندانیم که در کجا رَوَم آخِر جذبۀ شیرازیان مرا بکشاند

4 مسکن شوریده است و مدفن سعدی شهر دگر همسری به او نتواند

5 بازم از این جایگاهِ نغز دل افروز تا به کجا دست روزگار براند

6 می روم آن جا که روزگار بخواهد می کَشَم آن جا که آسمان بکشاند

7 بنده همین قدر شاکرم که به شیراز هر که شبی دلبری به پر بنشاند

8 یاد من افتد در آن دقیقه و از دور بوسۀ چُندی به جایِ من بستانَد

9 گوید جایِ جلال خالی و آن گاه لَذَّتِ آن بوسه را به من بپراند

10 بعد وفاتم میان مردمِ شیراز این سخن از من به یادگار بماند

عکس نوشته
کامنت
comment