1 با کجروی خلق جعلق خوش باش با کشمکش گنبد ازرق خوش باش
2 دی با سیه و سفید اگر خوش بودی امروز به کابینه ابلق خوش باش
1 ای که پرسی تا به کی دربند دربندیم ما تا که آزادی بود دربند در بندیم ما
2 خوار و زار و بیکس و بیخانمان و دربدر با وجود اینهمه غم، شاد و خرسندیم ما
1 آن دست دوستی که در اول نگار داد با دشمنی به خون دل آخر نگار داد
2 دیدی که باغبان جفاپیشه عاقبت بر باد آشیانه چندین هزار داد
1 از روز ازل عاشقی آموخت دلم از عشق چو شمع شعله افروخت دلم
2 تا خاک مرا دهد بباد آتش عشق از دیده نریخت آب تا سوخت دلم
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند