خوش آنکه در طریق عدالت قدم از فرخی یزدی غزل 151

1 خوش آنکه در طریق عدالت قدم زنیم با این مرام در همه عالم، علم زنیم

2 این شکل زندگی نبود قابل دوام خوب است اینطریقه بد را بهم زنیم

3 قانون عادلانه تر از این کنیم وضع آنگاه بر تمام قوانین قلم زنیم

4 دست صفا دهیم به معمار عدل و داد پا بر سر عوالم جور و ستم زنیم

5 چون جنگ خلق بر سر دینار و درهم است باید بجای سکه چکش بر درم زنیم

6 دنیا چو شد بهشت برین زین تبدلات ما از نشاط طعنه به باغ ارم زنیم

7 ما را چو فرخی همه خوانند تندرو روزی گر از حقایق ناگفته دم زنیم