گرخوی از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 171

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

گرخوی بتم نیگ ببودی سره بودی

1 گرخوی بتم نیگ ببودی سره بودی وریک سخن از من بشنودی سره بودی

2 دل بردو کنون قصد بجان کرد چه تدبیر باری دل تنها بربودی سره بودی

3 صد بار دلم در غم او پشت نمودست یکبار اگر روی نمودی سره بودی

4 فی الجمله جفاها و عتابش همه خوش بود دشنام اگر در نفزودی سره بودی

5 گفتیکه تو در خواب ببینی رخ من باز گردیده شبی باز غنودی سره بودی

6 گفتیکه بگویم که چه درمان بودت؟ صبر احسنت اگرم صبر ببودی سره بودی

عکس نوشته
کامنت
comment