گر کوه تحمل کسی از بار ستم از اهلی شیرازی غزل 211

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گر کوه تحمل کسی از بار ستم نیست

1 گر کوه تحمل کسی از بار ستم نیست در عشق تو ثابت قدم آن سست قدم نیست

2 پیشت فلک از بار غمت خم شده چون ماست در دور تو آزاده کس از بار ستم نیست

3 پیش تو وجود و عدم ما چه تفاوت در کوی بتان نیست وجودی که عدم نیست

4 پروانه اگر سوخت بر او شمع بگرید آن شمع نگاهش بمن سوخته هم نیست

5 جان بنده ساقی که دهد می بتواضع در مشرب ما هیچ به از خلق و کرم نیست

6 هر زخم غمی مرهم لطفی ز پی اوست دل بد مکن از زهر غم یار که غم نیست

7 اهلی بجز این کز تو بشد پای بزنجیر هیچش دگر از دولت سودای تو کم نیست

عکس نوشته
کامنت
comment