ز گریه دل پر و لب همچو غنچه از اهلی شیرازی غزل 210

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

ز گریه دل پر و لب همچو غنچه خندان است

1 ز گریه دل پر و لب همچو غنچه خندان است چو گل شکفته ام از گریه خنده ام زان است

2 بجز شکستگی عشق تندرستی نیست بیا که تجربه کردیم و درد درمان است

3 بهر خمی ز دو زلف تو عالمی دلهاست دو عالم است پریشان گر او پریشان است

4 ز باد فتنه غبار بلاست در ره خلق خوشا سری که بفکر تو در گریبان است

5 نهفته باش ز مردم که خلق دیو رهند فرشته اوست که در چشم خلق پنهان است

6 گذشت از سر عالم چو ناله اهلی هنوز دوست غبار غمش بدامان است

7 تنها نکشد داغ ملامت دل اهلی کس نیست که از عشق تو داغی نکشیده است

عکس نوشته
کامنت
comment