فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

از جور چرخ کجروش، وز دست بخت از فرخی یزدی غزل 174

غزل 174 ام از 590 غزلیات

از جور چرخ کجروش، وز دست بخت واژگون

1 از جور چرخ کجروش، وز دست بخت واژگون دارم دل و چشمی عجب، اینجای غم آنجوی خون

2 دوش از تصادف، شیخ و من، بودیم در یک انجمن کردیم از هر در سخن، او از جنان، من از جنون

3 از اشک خونین دلخوشم، وز آه دل منت کشم دایم در آب و آتشم، هم از برون، هم از درون

4 می دید اگر خسرو چو من، رخسار آن شیرین دهن می کند همچون کوهکن، با نوک مژگان بیستون

5 در این طریق پرخطر، گم گشته خضر راهبر ای دل تو چون سازی دگر، بی رهنمای رهنمون

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از جور چرخ کجروش، وز دست بخت واژگون

شاعر شعر از جور چرخ کجروش، وز دست بخت واژگون چه کسی است ؟

شاعر شعر از جور چرخ کجروش، وز دست بخت واژگون فرخی یزدی می باشد.

شعر از جور چرخ کجروش، وز دست بخت واژگون در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر از جور چرخ کجروش، وز دست بخت واژگون چیست ؟

قالب شعر از جور چرخ کجروش، وز دست بخت واژگون غزل است

مضمون اصلی شعر از جور چرخ کجروش، وز دست بخت واژگون چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.