1 از آن سنبل که گل سر بار دارد گل طبع مرا پر خار دارد
2 ندارد گوییا قطعا سر من سر زلفش که سر بسیار دارد
3 خط شیرین به زیر لب چو طوطی ست که شکر پاره در منقار دارد
4 تو خورشیدی و جانم ذره آسا هوای عشقت، ای دلدار، دارد
5 خطا باشد که زلفت مشک خوانم که در هر چین دو صد تاتار دارد
6 نیم بلبل، چرا آن زاغ زلفت؟ نشیمن گاه در گلزار دارد
7 ز بار هجر خسرو برنگردد که با روی وصالش کار دارد