عاقبت بگذرد این تیره شب از اهلی شیرازی غزل 885

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

عاقبت بگذرد این تیره شب غم خوشباش

1 عاقبت بگذرد این تیره شب غم خوشباش صبح امید شود همدم ما هم خوشباش

2 همه عالم بتو ای خواجه گرفتم که بدند تو گرانی مکن و با همه عالم خوشباش

3 زخم دل به بود از منت مرهم ز طبیب دست بر دل نه و بی منت مرهم خوشباش

4 یکدم ای صبح سعادت که چراغم باقی است تو هم آخر بمن سوخته یکدم خوشباش

5 خوش برآ بر در آن مه بسگانش اهلی سخن اینست که با عالم و آدم خوشباش

عکس نوشته
کامنت
comment