1 دعاگو اسکبی دارد که هر روز ز عشق کاه تا شب میخروشد
2 غزل میخوانم و در وی نگیرد دو بیتی نیز کمتر می نیوشد
3 توقع دارد از انعام مخدوم که بر وی توبواری کاه پوشد
4 و گر که نیست در اصطبل معمور درین همسایه شخصی میفروشد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 تویی که چرخ به صدر تو التجا کردست شعاع عقل برای تو اقتدا کردست
2 امیر عالم عادل شهاب دین خالص که خاک درگه تو چرخ توتیا کردست
1 بهار امسال خوشتر مینماید که از صد گونه زیور مینماید
2 نسیم از غیب نافه میگشاید صبا از جیب عنبر مینماید
1 اگرشکایت گویم زچرخ نیست صواب وگرعتاب کنم بافلک چه سود عتاب
2 زجور اوست مرا صد شکایت از هر نوع زدور اوست مرا صد حکایت از هر باب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **