عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

نگاری مست لایعقل چو از عطار نیشابوری غزل 836

غزل 836 ام از 5015 غزلیات

نگاری مست لایعقل چو ماهی

1 نگاری مست لایعقل چو ماهی درآمد از در مسجد پگاهی

2 سیه زلف و سیه چشم و سیه دل سیه گر بود و پوشیده سیاهی

3 ز هر مویی که اندر زلف او بود فرو می‌ریخت کفری و گناهی

4 درآمد پیش پیر ما به زانو بدو گفت ای اسیر آب و جاهی

5 فسردی همچو یخ از زهد کردن بسوز آخر چو آتش گاهگاهی

6 چو پیر ما بدید او را برآورد ز جان آتشین چون آتش آهی

7 ز راه افتاد و روی آورد در کفر نه رویی ماند در دین و نه راهی

8 به تاریکی زلف او فرو ریخت به دست آورد از آب خضر چاهی

9 دگر هرگز نشان او ندیدم که شد در بی نشانی پادشاهی

10 اگر عطار با او هم برفتی نیرزیدش عالم برگ کاهی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نگاری مست لایعقل چو ماهی

شاعر شعر نگاری مست لایعقل چو ماهی چه کسی است ؟

شاعر شعر نگاری مست لایعقل چو ماهی عطار نیشابوری می باشد.

شعر نگاری مست لایعقل چو ماهی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر نگاری مست لایعقل چو ماهی چیست ؟

قالب شعر نگاری مست لایعقل چو ماهی غزل است

مضمون اصلی شعر نگاری مست لایعقل چو ماهی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر