1 بی تو کارم همی بسر نشود دست کس با تو در کمر نشود
2 زان خیال تو نایدم در چشم تا از آب دو دیده تر نشود
3 تا تو اندر نیائی از در من غم تو از دلم بدر نشود
4 تا نگردی تو همچو من عاشق از غم من ترا خبر نشود
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ایکه در دست تو هرگز نرسد دست زوال دور باد از تو و از دولت تو عین کمال
2 ای زمین حلم زمان جنبش دریا بخشش ایفلک قدر ملک سیرت خورشید جمال
1 اجل موفق دین آن خلاصه تحقیق توئی موفق آن خیرها علی التحقیق
2 توئی که از سر تقوی بجاه دنیاوی بدست کردی عقبی و این بود توفیق
1 روی او تشویر ماه آسمانی میدهد قد او تعلیم سرو بوستانی میدهد
2 هندوی زلفش گر رقص ورد س طرفه نیست تا ز جام لعل آن لب دو ستکانی میدهد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به