- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دانی که چرا طفل به هَنگامِ تَوَلّد با ضَجّه و بی تابی و فریاد و فَغان است
2 با آن که بَرون آمده از مَحبَسِ زه دان و امروز در این عرضۀ آزادِ جهان است
3 با آن که در آن جا همه خون بوده خوراکش وین جا شِکَرَش در لب و شیرَش به دهان است
4 زان است که در لوحِ اَزَل دیده که عالم بر عالمیان جایِ چه ذُل و چه هَوان است
5 داند که در این نَشأه چه ها بر سرش آید بیچاره از آن لحظۀ اوّل نِگران است