1 دلا امید بکار جهان چه می بندی چو خواجه روزبهان ناامید شد ز جهان
2 چو بگذری بسر خاک او بیاد آور که گنج علم و کمال است زیر خاک نهان
3 مپرس از پی تاریخ فوت او زنهار که سال فوت بود حال خواجه روزبهان
1 نیازمند ترا رسم خود پسندی نیست طریق اهل دلان غیر دردمندی نیست
2 به خلق و لطف تو نازیم ای سهی بالا که سرو قد تورا ناز سر بلندی نیست
1 از که نالم که فغان از دل ریش است مرا هر بلایی که بود از دل خویش است مرا
2 شربت وصل تو بی زخم فراقی نبود لذت نوش پس از تلخی نیش است مرا