- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پاسبان خفته این دار گر بیدار بود کی برای کیفر غارتگران بی دار بود
2 پرده دل تا نشد چاک از غمت پیدا نگشت کز پس یک پرده پنهان صد هزار اسرار بود
3 ناتوانی بین که درمان دل بیمار خویش جستم از چشمی که آن هم از قضا بیمار بود
4 در شب غم آنکه دامان مرا از کف نداد با گواهی دادن دل دیده خونبار بود
5 نیست گوش حق نیوشی در خراب آباد ما ورنه از دست تو ما را شکوه بسیار بود