چو برگ سبز کز از صائب تبریزی دیوان اشعار 266

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

چو برگ سبز کز باد خزانی زرد می گردد

1 چو برگ سبز کز باد خزانی زرد می گردد نشیند هر که با من یک نفس همدرد می گردد

2 به می گفتم غبار کلفت از خاطر فرو شویم ندانستم که از آب آسیا پرگرد می گردد

3 چنان کز صبح خیزد تیرگی از دامن شبها سیاهی دور از دلها به آه سرد می گردد

4 چنان کز خواب سنگین دیده شبخیز آساید دل بی تاب من ساکن ز کوه درد می گردد

عکس نوشته
کامنت
comment