1 دولت چو بفکر خویش تشکیل شود ناچار نفوذ غیر تقلیل شود
2 با فکر خودی اگر نگردد تشکیل بر آن نظر خارجه تحمیل شود
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 روزگاریست که در دشت جنون خانه ماست عهد مجنون شد و دور دل دیوانه ماست
2 پیش زور و زر غالب همه تسلیم شدند آنکه تسلیم نشد همت مردانه ماست
1 از ره داد ز بیدادگران باید کشت اهل بیدادگر این است و گران باید کشت
2 پرده ملک دریدند چو از پرده دری فاش و بی پرده از این پرده دران باید کشت
1 باز گویم این سخن را گر چه گفتم بارها می نهند این خائنین بر دوش ملت بارها
2 پرده های تار و رنگارنگی آید در نظر لیک مخفی در پس آن پرده ها اسرارها
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به