چو وقت گریه کردن رو نهم از اهلی شیرازی غزل 894

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

چو وقت گریه کردن رو نهم بر سوی دیوارش

1 چو وقت گریه کردن رو نهم بر سوی دیوارش شوم بهوش و باز آیم بهوش از بوی دیوارش

2 چون مراغ بسملم گر افکند از کوی خود بیرون طپم در خاک و خون چندان که افتم سوی دیوارش

3 چون افتاده بیمارم که همچون صورت بیجان نشستن نیستم قوت مگر پهلوی دیوارش

4 نوشتم بر در و دیوار محنت خانه غم چندان که از مشق جنون من سیه شد روی دیوارش

5 چو نگذارد که رو درروی دیوارش نهم اهلی دهم تسکین دل باری به گفتگوی دیوارش

عکس نوشته
کامنت
comment