- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 راستی کج کلها عهد تو سخت آمد سست رفتی و عهد شکستی نبد این کار درست
2 روز اول ز غمت مردم و شادم که به مرگ چاره آخر خود خوب نمودم ز نخست
3 لاله آن روز چو من شد به چمن داغ به دل کز سمن سبزه و از سوری او سوسن رست
4 آنکه روزی به سر کوی تواش پای رسید ریخت خون آنقدر از دیده که دست از جان شست
5 رندی و مستی و دیوانه گری پیشه من شوخی و دلبری و پرده دری شیوه تست
6 خاک بر آن بقا باد که از آتش عشق یافت خضر دل من آنچه سکندر می جست
7 خیزد از یزد چو من فرخی استاد سخن خاست گر عنصری از بلخ و ابوالفتح از بست