دشنام تلخ کز لب چون شکرم از اهلی شیرازی غزل 1371

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی

1 دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی گویی که شربتی ز می کوثرم دهی

2 تلخ است بیتو زندگی من مگر که تو از وصل خویش زندگی دیگرم دهی

3 مستسقیم من و تو طبیب زلال وصل چندانکه بیشتر طلبم کمترم دهی

4 ای من سگ تو درد سفالی کرم کنم من کیستم که باده ز جام زرم دهی

5 طوطی صفت طمع نکنم کز شراب لعل مستم کنی و در شکرستان سرم دهی

6 خواهم که یکنفس بنشینی برابرم ساقی شوی ز نرگس خود ساغرم دهی

7 لب تشنه ام چو اهلی و از جرعه لبت یکقطره ز آن به است که صد گوهرم دهی

عکس نوشته
کامنت
comment