- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیش از آن کین گرد هستی سر زند از خاک ما با رخ خوبت نظر میباخت چشم پاک ما
2 دیگران از داغت ای گل همچو سرو آزادهاند برق رخسارت نسوزد جز خس و خاشاک ما
3 آتش سوزندهای ای شمع و ما پروانهایم گرد آتش کس نگردد جز دل بیباک ما
4 غیر شمع از اهل مجلس کس دلش بر ما نسوخت در دل خوبان نگیرد آه آتشناک ما
5 جان بیماران دل را جز اجل چاره نبود گر اجل بر دیگران زهرست شد تریاک ما
6 در گلستان جهان زان روی خاک ره شدیم تا به یاد لالهرویان گل دمد از خاک ما
7 غم مخور اهلی ز چاک سینه کز اقبال عشق یوسف جان سر زند آخر ز جیب چاک ما