فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

چون سبو در پای خم هر کس چو من از فرخی یزدی غزل 93

غزل 93 ام از 590 غزلیات

چون سبو در پای خم هر کس چو من سر سوده بود

1 چون سبو در پای خم هر کس چو من سر سوده بود همچو ساغر دورها از دست غم آسوده بود

2 پارسایان را ز بس مستی گریبانگیر شد دامن هر کس گرفتیم از شراب آلوده بود

3 دودمان چرخ از آن روشن بود تا رستخیز زانکه همچون آفتاب او را چراغ دوده بود

4 آنکه راه سود خود را در زیان خلق دید از ره بیدانشی راه خطا پیموده بود

5 تا نخوردم می ندانستم که در ایام عمر جز غم می آنچه می خوردم غم بیهوده بود

6 وای بر آن شهر بی قانون که قانون اندر آن همچو اندر کافرستان مصحف فرسوده بود

7 آنکه در زنجیر کرد افکار ما را فرخی در حقیقت آفتابی را به گل اندوده بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چون سبو در پای خم هر کس چو من سر سوده بود

شاعر شعر چون سبو در پای خم هر کس چو من سر سوده بود چه کسی است ؟

شاعر شعر چون سبو در پای خم هر کس چو من سر سوده بود فرخی یزدی می باشد.

شعر چون سبو در پای خم هر کس چو من سر سوده بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر چون سبو در پای خم هر کس چو من سر سوده بود چیست ؟

قالب شعر چون سبو در پای خم هر کس چو من سر سوده بود غزل است

مضمون اصلی شعر چون سبو در پای خم هر کس چو من سر سوده بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.