- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بنی خود شاه آشوریان بجنگش همی بست آنکه میان
2 بجنگ شه ماد همت گماشت هزاران دلیری که آماده داشت
3 نبرد دلیران چو آغاز گشت بنی پال با بخت دمساز گشت
4 شه ماد مغلوب و منکوب شد سپاه شکسته در آشوب شد
5 فره فرتیش در میان کشته شد سپاه شه ماد سرگشته شد
6 هزیمت گرفتند ز آشوریان بسوی وطن زار گشته روان
7 بسوک شه خویش گریان همه بکشور بیفتاد بس همهمه
8 هو خشتر فرزانه فرزند او همان پاکزاد خردمند او
9 ز مرگ پدر چون خبردار شد از این درد آشفت وبس زارشد
10 چه شب ها که از محنت و آه ودرد بپچید بر خویش وبس نوحه کرد