- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب چو در بستم و مست از مِیِ نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
2 دیدی آن تُرکِ خَتا دشمن جان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
3 منزلِ مردمِ بیگانه چو شد خانهٔ چشم آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
4 شرحِ داغِ دلِ پروانه چو گفتم با شمع آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
5 غرقِ خون بود و نمیمرد ز حسرت فرهاد خواندم افسانهٔ شیرین و به خوابش کردم
6 دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشهٔ درد بر سر آتشِ جورِ تو کبابش کردم
7 زندگی کردن من مردن تدریجی بود آنچه جان کَنْد تنم، عمر حسابش کردم