1 در اول عشق باده نوشی اولی در آخر عمر می فروشی اولی
2 تا دوره فترت است همچون خم می با خوردن خون دل خموشی اولی
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 با آنکه کسی نیست به وارستگی ما هست از چه به گیسوی تو دلبستگی ما
2 بشکست مرا پشت اگر بار درستی میزان درستی شده بشکستگی ما
1 دلم امروز چون قمری سر نالیدنی دارد مگر آن سرو قد فردا به خود بالیدنی دارد
2 چو من در این چمن جز غنچه دلتنگی نشد پیدا که در شب گر خورد خون صبحدم خندیدنی دارد
1 پیش عاقل بی تخصص گر عمل معقول نیست پس چرا در کشور ما این عمل معمول نیست
2 واردات و صادرات ما تعادل چون نداشت هر چه می خواهی در ایران فقر هست و پول نیست
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به