هر از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 49

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

هر جور که بر عاشق بی‌سیم توان کرد

1 هر جور که بر عاشق بی‌سیم توان کرد امروز بتم بر من سرگشته چنان کرد

2 از بس که ستم کرد به من بر چو مرا دید شرم آمدش از روی من و روی نهان کرد

3 گفتم که چنان کن که دلم خون شود از غم تقصیر نکرد الحق و بشنید و چنان کرد

4 گفتی که بده شرح که خود با تو چه کرد او ای دوست چه گویم که نه این کرد و نه آن کرد

5 گفتا به دلی بوسه، بداد و بستد دل بنگر که درین بیع که سود و که زیان کرد

6 گفتم به دلی نیست گران، هم بتوان ساخت از دل چو بپرداخت سبک قصد به جان کرد

7 گفتم غم جانم خور و درمان دلم کن گفتا که چنان گیر چنین نیز توان کرد

عکس نوشته
کامنت
comment