بحسرتی که چرا جای در قفس دارم از فرخی یزدی غزل 159

فرخی یزدی

آثار فرخی یزدی

فرخی یزدی

بحسرتی که چرا جای در قفس دارم

1 بحسرتی که چرا جای در قفس دارم ز سوز درد کنم ناله تا نفس دارم

2 فضای تنگ قفس نیست در خور پرواز پریدنی به میان هوا، هوس دارم

3 گدای خانه به دوش و سیاه مست و خموش نه بیم دزد و نه اندیشه از عسس دارم

4 به شهسواری میدان غم شدم مشهور ز بسکه لشکر محنت ز پیش و پس دارم

5 به دوره ترن و عصر آسمان پیمای من از برای سفر استر و فرس دارم

6 هزارها دل خونین چو گل بخاک افتاد هنوز من غم یک مشت خار و خس دارم

7 بداد من نرسد ای خدا اگر چه کسی خوشم که چون تو خداوند دادرس دارم

عکس نوشته
کامنت
comment