- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا تو چو شمع می کنی تیز نظر بسوی ما تیز تر است هر نفس آتش آرزوی ما
2 خم شکنان بخانقه با خم می سلامتند سنگ ملامت از میان میشکند سبوی ما
3 هر که شهید عشق شد شستن او چه حاجت است کرد بخون خویشتن تیغ تو شست و شوی ما
4 ناله چو شیشه از غمت خواست که دل تهی کند آه که گریه شد گره پیش تو در گلوی ما
5 کعبه اهل دل تویی سنگدلی چه میکنی قبله حاجتی چرا رو نکنی بسوی ما
6 گفتمش ازدل سگت پاک شود غبار من گفت گهی که خاک تو باد برد ز کوی ما
7 اهلی خسته را چو ما خوار مبین که عاقبت بر سر خاک ما چو گل چهره نهی ببوی ما