امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

تا سرم باشد تمنای توام از امیرخسرو دهلوی غزل 678

غزل 678 ام از 2198 غزلیات

تا سرم باشد تمنای توام در سر بود

1 تا سرم باشد تمنای توام در سر بود پادشا باشم گرم خاک درت افسر بود

2 روزگار از زلف تو بادا پریشان روز و شب تا دل بد روز من هر دم پریشان تر بود

3 من خورم خونابه هجران و بیزارم،ازآنک ماجرا با زیرکان خونابه دیگر بود

4 من به گرمای قیامت خون خورم بر یاد دوست جوی شیر آن را نما و تشنه کوثر بود

5 عشق را پروانه باید تا که سوزد پیش شمع خود مگس بسیار یابی هر کجا شکر بود

6 خوبرو آن به که باشد آب و آتش در جهان تا وجود عشقبازان خاک و خاکستر بود

7 یار جایی و من بیچاره جایی بیقرار وه چه خوش باشد که بر بازوی خسرو بر بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا سرم باشد تمنای توام در سر بود

شاعر شعر تا سرم باشد تمنای توام در سر بود چه کسی است ؟

شاعر شعر تا سرم باشد تمنای توام در سر بود امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر تا سرم باشد تمنای توام در سر بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تا سرم باشد تمنای توام در سر بود چیست ؟

قالب شعر تا سرم باشد تمنای توام در سر بود غزل است

مضمون اصلی شعر تا سرم باشد تمنای توام در سر بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ است.
بنر