فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

هرکس که به دل مهر تو مه پاره از فرخی یزدی غزل 125

غزل 125 ام از 590 غزلیات

هرکس که به دل مهر تو مه پاره ندارد

1 هرکس که به دل مهر تو مه پاره ندارد از هر دو جهان بهره به یکباره ندارد

2 فریاد ز بیچارگی دل که بناچار جز آنکه به غم ناله کند چاره ندارد

3 هم ثابت در عشقم و هم رهرو سیار افلاک چو من ثابت و سیاره ندارد

4 دارد دل من گر هوس خفتن در گور طفل است و بجز عادت گهواره ندارد

5 با این همه خواری ز چه دارد سرسختی آن سست وفا گر دل چون خاره ندارد

6 ریزد غم و افسردگیش از در و دیوار هر شهر که میخانه و میخواره ندارد

7 در کیش من آزار دل اهل محبت جرمیست که آن توبه و کفاره ندارد

8 با اینهمه دیوانه یکی چون من و مجنون صحرای جنون از وطن آواره ندارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هرکس که به دل مهر تو مه پاره ندارد

شاعر شعر هرکس که به دل مهر تو مه پاره ندارد چه کسی است ؟

شاعر شعر هرکس که به دل مهر تو مه پاره ندارد فرخی یزدی می باشد.

شعر هرکس که به دل مهر تو مه پاره ندارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر هرکس که به دل مهر تو مه پاره ندارد چیست ؟

قالب شعر هرکس که به دل مهر تو مه پاره ندارد غزل است

مضمون اصلی شعر هرکس که به دل مهر تو مه پاره ندارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.