آن طایری که در قفس تنگ خانه از فرخی یزدی غزل 32

فرخی یزدی

آثار فرخی یزدی

فرخی یزدی

آن طایری که در قفس تنگ خانه داشت

1 آن طایری که در قفس تنگ خانه داشت در دل کجا دگر هوس آب و دانه داشت

2 دست زمانه کی کندش پایمال جور هر سر که پاس خدمت این آستانه داشت

3 بهر گره گشائی دل تاخت تا ختن آن باد مشکبوی که در دست شانه داشت

4 ما را به روز وصل چرا آشنا نکرد تأثیر در دلت اگر آه شبانه داشت

5 چون نی نوا شد از دل هر بینوا بلند ساز تو بسکه شور و نوا در ترانه داشت

6 دیشب به جرم آنکه ز هجران نمرده ایم امروز بهر کشتن ما صد بهانه داشت

7 چون نافه خون به دل ز غزالان مشک مو است هر کس چو فرخی غزل عاشقانه داشت

عکس نوشته
کامنت
comment