1 گرچه دولت توان به صحبت یافت من و عزلت که عافیت با اوست
2 عاقبت عافیت بکار آید عافیت جو که عاقبت با اوست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 زبخت بد جگرم از جفای اوریش است بلای بخت بدم از جفای او بیش است
2 چه طالع است ندانم چه بخت شور است این گه گر جهان همه نوش است بخت من نیش است
1 آتش رخی کز یاد او آهی زجان خیزد مرا چون شمع اگر نامش برم دود از زبان خیزد مرا
2 در حسرت ماه رخش از یارب شب سوختم یارب زهجرش تا بکی آه از فغان خیزد مرا
1 کس نبودش خبر از زشتی و زیبایی ما آتش دل علم افروخت به رسوایی ما
2 ما ز صد نکته حسن تو یکی می بینیم بیش ازین نیست در آیینه بینایی ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **