اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

اگر چه ساقی جان می نهاد در از اهلی شیرازی غزل 92

غزل 92 ام از 2632 غزلیات

اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت

1 اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت حقیقتی دگرست این که می کند مستت

2 پی نظاره خود جام جم تو را دادند تو خود نگاه نکردی که چیست در دستت

3 تو آن گلی که چو من صدهزار سوخته را بباد دادی و بر دل غبار ننشست

4 دلا به چشم تو صدخار اگر شکست آن گل همین بس است که در چشم غیر نشکستت

5 تورا به چرخ بلند آفتاب خواند از مهر چو سایه خاک نشین کرد همت پستت

6 خمار هجر بود با می وصال بترس طمع مدار که در وصل دل ز غم رستت

7 چو صید کشته مجو خونبها از او اهلی بس است این که به فتراک خویش بر بستت

8 اهلی به سوی دار نهد سر نه بمحراب محراب شهیدان بجز از دار فنا نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت

شاعر شعر اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت اهلی شیرازی می باشد.

شعر اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت چیست ؟

قالب شعر اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت غزل است

مضمون اصلی شعر اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر