- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اجل منتخب الدین اوحد الفقرا کند قبول سلام و دعا برون زشمار
2 بغایتی بلقای تو آرزو مندم که شرح دادن بعضی از آن بود دشوار
3 تو خویشتن زمی اندر کنار گیر از آنک گرفته حجره محروس دیگری بکنار
4 وگرت دست رسد درد گر صلت پیوند که آن ستیره بیکبارگی گسست مهار
5 عنان بوقت نگهدار سخت و سست مگیر که تا برون نکند سر زنیفه شلوار
6 تو سخت میکن و مرز آب میده و میرو که قلتبانی ازو در جوار باشد خوار
7 ولی تو تنگ مکن دل که در نخواهی ماند بهیچ جا بچنین کیر از چنان کفتار
8 نعوذ بالله ازین گفته خاکمان بدهن ز طیبتی که درو واجبست استغفار