باز از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 69

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

باز غم تاختن چنان آورد

1 باز غم تاختن چنان آورد که دل خسته را بجان آورد

2 خویشتن در دهان مرگ افکند هر که نام تو بر زبان آورد

3 زلفت از حد ببرد جور و جفا تا مرا باز در فغان آورد

4 دل برد پای مزد جان خواهد رسم نوبین که در جهان آورد

5 آنچه با ما همیکند غم تو بعبارت نمیتوان آورد

6 چه کسی با سگم برابر کرد کاولم لقمه استخوان آورد

7 از همه خرمی بشستم دست تا غمت پای در میان آورد

8 دل چو تو پایمزد کرد بدست اینهمه درد سر ازآن آورد

عکس نوشته
کامنت
comment