- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طبیعت گر شَگَرفی ها نَماید شِگفتی بر شگفتی ها فزاید
2 گهی بینی که اندر گُلخَنی زشت که هست آکنده از خار و خس و خشت
3 یکی لاله دمیده سرخ و دلکش که دیده گردد از دیدار آن خوش
4 گهی در وادی پر خار و پر سنگ به خار و سنگ حامِل چند فرسنگ
5 بیابی اتفاقا چشمهٔی خُرد که جان باید از او چون تشنه ای خورد
6 گهی بالای کوهی صعب و بی آب در آن از رُستنی ها جمله نایاب
7 درختی سایه گستر رُسته بینی رَسی در سایه اش راحت نشینی
8 صنیع الدوله هم در دوره ما یکی بود از شگفتی هایِ دُنیا