1 دوستی گفت صبر کن زیراک صبر کار تو خوب زود کند
2 آب رفته بجوی باز آرد کارها به از آنچه بود کند
3 گفتم ار آب رفته باز آید ماهی مرده را چه سود کند؟
1 هر نفس کان نز پی یاد جلال ذوالجلال در جهان جان بر آری آن وبالست آن وبال
2 هان بتوحید خدای و نعت پیغمبر گرای تا شود کفارت آن ترهات خط و خال
1 ای بانصاف خواجه آفاق وی بتحقیق از بزرگان طاق
2 عدل تو دیو ظلم را لاحول جود تو زهر فقر را تریاق
1 از طبع تو جزگهر چه خیزد بالفظ تو جز شکر چه خیزد
2 با کلک تو از گهر چه خیزد بالفظ تو از شکر چه خیزد