- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دموکرات بت با شرف نوع پرست که طرفداری ما رنجبران خوی تو هست
2 اندرین دوره که قانون شکنی دلها خست گر ز هم مسلک خویشت خبری نیست بدست
3 شرح این قصه شنو از دو لب دوخته ام تا بسوزد دلت از بهر دل سوخته ام
4 ضیغم الدوله چو قانون شکنی پیشه نمود از همان پیشه خود ریشه خود تیشه نمود
5 خون یک ملت غارت زده در شیشه نمود نی ز وجدان خجل و نی ز حق اندیشه نمود
6 به گمانش که در امروز مجازاتی نیست یا به فرداش بر این کرده مکافاتی نیست
7 تاخت در یزد چنان خنک ستبدادی را کز میان برد به یکبارگی آزادی را
8 کرده پامال ستم قریه و آبادی را خواست تا جلوه دهد مسلک اجدادی را
9 ز آنکه می گفت من از سلسله چنگیزم بی سبب نیست که چنگیز صفت خونریزم