1 ای در علم و خانهٔ دستور چشم بد باد از آستان تو دور
2 رفته بر خط استوار عرشت همدم خطهٔ بقا فرشت
3 کوه پیش درت کمر بسته زیر بارت زمین جگر خسته
4 برده ابداعیان کن فیکون چارحدت ز شش جهة بیرون
1 ای همایون سرای فرخنده که شد از رونقت طرب زنده
2 طاق کسری ز دفترت کسریست هشت جنت ز گلشنت قصریست
3 خاکت از مشک و سنگت از مرمر بادت از خلد و آبت از کوثر
4 کوه پیموده سنگ و بر سخته بهر فرش تو تخته بر تخته
1 ای به مهر تو آسمان در بند یاد من کن، چو میدهم سوگند
2 به زمانی که عقد دین بستی به زمینی که اندرو هستی
3 به بنان قمر شکن که تراست به زبان شکر سخن که تراست
4 به دو گیسوی مشک پیوندت به دو چشم سیاه دلبندت
1 صاحب ابر دست دریا کف میر عباد عبد آصف صف
2 کار فرمای هفت چرخ مشید بوالمحامد محمد بن رشید
3 ملجا ملت و ملاذ عباد زبدهٔ چهار عنصر متضاد
4 اختری حکم و آسمانی جاه خاوری شهر و خاورانی شاه
1 عاشقی، خیز و حلقه بر در زن دست در دامن پیمبر زن
2 حب این خواجه پایمرد تو بس نظر او دوای درد تو بس
3 اوست معنی و این دگرها نام پخته او بود و این دگرها خام
4 آنکه از اصطفا بر افلا کند در ره مصطفی کم از خاکند
1 ای پسر، چون ملازم شاهی نتوان بود غافل و ساهی
2 بخش کن روز خویش و شب را نیز مگذران بر فسوس عمر عزیز
3 شب سه ساعت به امر حق کن صرف سه حساب و کتاب و رقعه و حرف
4 سه به تدبیر ملک و رای صواب سه به آسایش و تنعم و خواب
1 ای دل، از حکم زیجهای کهن طالع وقت را نگاهی کن
2 به نمودار راست، بی تخمین راز این طفل نورسیده ببین
3 که قوی حال یا زبون طرفست؟ کوکبش در هبوط یا شرفست؟
4 در جهان بر چه حال خواهد بود؟ از چه چیزش وبال خواهد بود؟
1 جرم خورشید گرد پیکر خاک مدتی چون بگشت با افلاک
2 آب و خاکش ز عکس تافته شد تبش اندر دو گانه یافته شد
3 متصاعد شد از میان دو بخار که دو روحند و در هوا طیار
4 روح خاکی کثیف بود و نژند روح آبی لطیف و نیز بلند
1 باده کم خور، خرد به باد مده خویش را یاد او به یاد مده
2 هوش یار تو به، که بیهوشی هوشیاری تو، باده کم نوشی
3 می بتونت کشد سر از بستان بنگ رویت کند به گورستان
4 باده در خیک و بنگ در انبان گر نه دیوانهای مشو جنبان
1 خوردن باده گر شود ناچار کوش تا نگذرد حریف از چار
2 خادمی چست و صاحبی خوشخوی ساقیی نغز و مطربی خوش گوی
3 تا زر و سیم و نقل داری و می منه از جای خویش بیرون پی
4 گر خوری می به خانهٔ دگران بر حریفان مباش سرد و گران