بدخواه کسی به مقصد از اوحدالدین کرمانی رباعی 1
1. بدخواه کسی به مقصد خود نرسد
یک ظن نبرد تا به خودش صد نرسد
...
1. بدخواه کسی به مقصد خود نرسد
یک ظن نبرد تا به خودش صد نرسد
...
1. تا تو دل را زکبر و زشهوت و آز
وز حقد و حسد بجملگی نکنی باز
...
1. گر کعبه کنی خراب از بدخویی
وز آب جفا نقش شریعت شویی
...
1. این جلوه گری به خلق راهی دگر است
بنمودن خویش پایگاهی دگر است
...
1. آن را که هوای نفس او معبود است
با خلق تو بودنش همه مقصود است
...
1. مردم همه از زرق و فسون محرومند
وز جان و دل بوقلمون محرومند
...
1. رازت همه دارای فلک می داند
کز موی به موی و رگ به رگ می داند
...
1. در دل همه شرک و روی بر خاک چه سود
زهری که به جان رسید تریاک چه سود
...
1. دوری ز برادرِ نه صادق بهتر
دوری زبرادر منافق بهتر
...
1. یاران زمانه پیچ پیچند همه
سودازدگان بی علاجند همه
...
1. میدان فراخ و مرد میدانی نه
یک مرد از آنها که تو می دانی نَه
...
1. تو لایق نکته های باریک نئی
جز درخور طبع تنگ و تاریک نئی
...