ای دل اگرت بصیرت از اوحدالدین کرمانی رباعی 25
1. ای دل اگرت بصیرت حق بین است
پیوسته براق همّتت در زین است
...
1. ای دل اگرت بصیرت حق بین است
پیوسته براق همّتت در زین است
...
1. ار پیش روی زکبر محروم شوی
حاکم گردی اگر تو محکوم شوی
...
1. در دهر هر آنک تخم خدمت پاشد
رخسار دلش به خار غم نخراشد
...
1. درویشان را کم آمدن افزونی است
با ناموزون بساختن موزونی است
...
1. کوچک بودن بزرگ را کوچک نیست
آن کوچکی از کمال باشد شک نیست
...
1. صاحب نظران آینهٔ یکدیگرند
در منزل خود چو آینه بی خبرند
...
1. از علم همه حلم و تواضع زاید
وز جهل همه گَند دماغ افزاید
...
1. هر کس که زمام نفس محکم گیرد
باید که شراب وصل آن دم گیرد
...
1. شادی طلبی برو گدای همه باش
بیگانه خویش و آشنای همه باش
...
1. چون باد به کوی دوست تازان می باش
در آتش عشق او گدازان می باش
...
1. پاک آمده ای در طلب پاکی باش
رَوشاد بزی بر سرِ غمناکی باش
...
1. از علم اگر دل تو را هست چراغ
هان تا ننهند علم تو را بر دل داغ
...