این راه به شش پنج از اوحدالدین کرمانی رباعی 13
1. این راه به شش پنج نشاید رفتن
با راحت و بی رنج نشاید رفتن
...
1. این راه به شش پنج نشاید رفتن
با راحت و بی رنج نشاید رفتن
...
1. ای دل تو به نور حق مجازی نرسی
تا مرکب جهد وجد نتازی نرسی
...
1. ای دل به غم فراق رایی می زن
بر چنگ امید او نوایی می زن
...
1. خود بین هرگز به هیچ حاصل نرسد
تا جان ندهد به عالم دل نرسد
...
1. بیگانه صفت دلا هوایی می زن
گه گه لافی زآشنایی می زن
...
1. هرگه که مقدم به مقالات شوی
پیش صنم صفات خود لات شوی
...
1. لاشک و لا خفاء من عاش یَموت
من قُمِّطَ فی المهد حواء التّابوت
...
1. ای تن همه وصل کار سازی است مخسب
وز یار همه بنده نوازی است مخسب
...
1. گر می خواهی بقا و پیروز مخسب
بر آتش عشق دوست می سوز مخسب
...
1. ایّام گلست و عیش باقی است مخسب
آخر نه لبت بر لب ساقی است مخسب
...
1. هستم به وصالِ دوست دلشاد امشب
وز غصّهٔ هجر گشته آزاد امشب
...
1. ای شب منم [و] وصال جانان امشب
بگریخته از زمانه پنهان امشب
...