با همنفسان دلا دمت از اوحدالدین کرمانی رباعی 1
1. با همنفسان دلا دمت همدم نیست
در راه حقیقت قدمت محکم نیست
...
1. با همنفسان دلا دمت همدم نیست
در راه حقیقت قدمت محکم نیست
...
1. باید که زجمله خلق تنها گردی
آنگه به طریق خرقه پیدا گردی
...
1. تا هست به دستت از تصرّف میزان
در عین خسارتی و در بحر گمان
...
1. در هستی اگر به عمر نوحی برسی
در هر نفسی زو به فتوحی برسی
...
1. اصحاب طلب چون به صفایی برسند
خواهند کز آنجا به رضایی برسند
...
1. در کار آویز و گفت و گو را بگذار
کز گفت نشد هیچ کسی برخوردار
...
1. چون از سر جد پای نهادی در کار
سررشتهٔ خود به دست عشقش بسپار
...
1. تا ره نروی به صبح منزل نرسی
تا جان نکنی به هیچ حاصل نرسی
...
1. بی نیش مگس به نوش شهدی نرسی
بی جان کنشی به نیک عهدی نرسی
...
1. هر چند که تو چارهٔ بهبود کنی
آن به که هر آنچ می کنی زود کنی
...
1. چون این ره را تو مشتری بی چیزی
باید که به هر واقعه ای نگریزی
...
1. از پستی اگر طالب بالا گردی
شک نیست که همچو عقل والا گردی
...