9 اثر از باب دوم در برگردان رسالهٔ قشیریه ابوعلی حسن بن احمد عثمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب دوم در برگردان رسالهٔ قشیریه ابوعلی حسن بن احمد عثمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

باب دوم در برگردان رسالهٔ قشیریه ابوعلی حسن بن احمد عثمانی

و از ایشان بود ابوعلیّ بن الکاتب نام وی الحسن بن احمد صحبت ابوعلی رودباری و ابوبکر مصری و پیران دیگر کرده بود و بزرگ بود اندر حال خویش و وفاة او اندر سنه نیّف و اربعین و ثلثمایه بود. ,

ابن کاتب گوید معتزله خواستند کی خدایرا منزّه گویند از جهت عقل و بخطا افتادند و صوفیان از طریق علم تنزیه خدای گفتند و مصیب بودند. ,

ابن کاتب گوید چون خوف در دل قرار گیرد بر زبان حکمت رود. ,

و از ایشان بود مُظَفَّرقَرْمیسینی از پیران کوهستان بود و صحبت عبداللّه خرّاز و پیران دیگر کرده بود. ,

مظفّر قَرْمیسنی گوید روزه بر سه گونه باشد، روزۀ روح بود بکوتاهی امل، و روزۀ عقل بود بمخالفت هوا و روزۀ نفس بود بازایستادن از طعام و محارمها. ,

و گوید بدترین رفقها رفق زنان باشد بر هر گونه که باشد. ,

هم او راست گوید گرسنگی چون قناعت باز و مساعدة کند نتیجۀ فکرت بود و چشمۀ حکمت و زندگانی دانش و چراغ دل بود. ,

و از ایشان بود ابوبکر عبداللّه بن طاهر الاَبْهَری از اقران شبلی بود و از پیران کوهستان صحبت یوسف بن الحسین کرده بود و پیران دیگر، وفاة او اندر سنۀ ثلثین و ثلثمایه بود. ,

منصور عبداللّه گوید ابوبکر طاهر گفت از حکم درویش آنست کی او را رغبت نبود پس اگر بود و چاره نباشد رغبت وی از کفایت فراتر نشود. ,

و هم باین اسناد ابوبکر طاهر گوید چون با کسی دوستی کنی برای خدای، بدنیا باز و بسیار میامیز. ,

و از ایشان بود ابوالحسین بن بُنان رَحْمَةُ اللّه عَلَیْهِ، نسبت بابوسعید خرّاز کردی، از بزرگان و پیران مصر بود. ,

ابن بُنان گوید هر صوفی کی اندوه روزی در دل دارد ویرا کسب اولی تر. ,

و گوید نشان آرام دل با خدای عزّوجلّ آنست کی بدانچه نزدیک خدایست ایمن تر باشد از آنک اندر دست او بود. ,

و گوی از خویهای دنی دور باشید همچنانک از حرام. ,

و از ایشان بود ابواسحق ابراهیم بن شیبان القَرمیسینئ رَحْمَةُ اللّه عَلَیْهِ، پیر وقت خویش بود و صحبت ابوعبداللّه مغربی کرده بود و صحبت خوّاص و پیران دیگر. ,

ابراهیم شیبان گوید هر کی خواهد که از جملۀ بطّالان بود گو رخصت را ملازم گیر. ,

و گوید علم فنا و بقا بر اخلاص وحدانیّت گردد و درستی عبودیّت و هرچه جز این بود آنست کی ترا بغلط افکند و زندقه آرد. ,

و گوید سفله آن بود که در خدای عزّوجلّ عاصی شود. ,

و از ایشان بود ابوبکرالحسین بن علی بن یزدانیار رحمة اللّه علیه از ارمنیه بود و ویرا اندر تصوّف طریقتی بود مخصوص به وی و عالم بود و بعضی را از عراقیان منکر بودی اندر اطلاقهای لفظ ایشان. ,

ابن یزدانیار گوید نگر طمع دوستی خدای نکنی با دوستی فضول و نگر طمع انس نکنی با خدای و تو انس مردمان دوست داری و نگر طمع منزلت نکنی نزدیک خدای با دوستی منزلت نزدیک مردمان. ,

و از ایشان بود ابوسعیدبن الاَعْرابی نام وی احمدبن محمّدبن زِیادالبصری بود و بحرم مجاور بود و وفاة او آنجا بود اندر سنه احدی و اربعین و ثلثمایه و صحبت جُنَیْد و عمروبن عثمان مکّی کرده بود و نوری و پیران دیگر. ,

ابن الاعرابی گوید کی زیان کارترین زیان کاران آنست کی عمل نیکو خویش مردمانرا ظاهر کند و بمبارزت بیرون آید بگناه با آنک به وی نزدیک ترست از رگ جان. ,

و ازین طایفه بود ابوعمرو محمدبن ابراهیم الزُجاجی النیسابوری مجاور مکّه بود و وفاة او اندر سنه ثمان و اربعین و ثلثمایه بود. ,

ابو عمروبن نُجَیْد گوید کی ابوعمرو زُجاجی را پرسیدند که چرا چندان تغیّر اندر تو پیدا آید بوقت تکبیر احرام فریضها گفت زیرا که من افتتاح فریضه بخلاف صدق همی کنم هر که گوید اللّه اکبر و اندر دل وی چیزی بود بزرگتر از وی یا چیزی بزرگ داشته بود بروزگار گذشته بزبان خویش، خود را دروغ زن کرده باشد. ,

ابوعمرو زُجاجی گوید هر که سخن گوید از حالی که آنجا نرسیده باشد سخن او فتنۀ مستمع باشد و دعوی بود که اندر دل وی فرا دیدار آمده باشد و خدای بر وی حرام کند یافتن آن حال. ,

و سالهاء بسیار بمکّه مجاور بود و هرگز اندر مکّه طهارة نکرد، از حرم بیرون شدی و طهارة کردی حرمت داشتن حرم را. ,

و از ایشان بود ابومحمّد جعفربن محمّدبن نُصَیْر و مولود وی ببغداد بوده و آنجا بزرگ شد و صحبت جُنَیْد کرده بود و با وی نشستی و صحبت نوری کرده بود و آنِ رُوَیْم و سمنون و صحبت طبقۀ عصر ایشان، و وفاة او اندر سنه ثمان و اربعین و ثلثمایه بود. ,

جعفر گوید بنده لذّت معاملة نیابد با لذّت نفس زیرا که اهل حقایق علائقها ببریدند کی ایشانرا از رتبتهاء بزرگ بازداشتی. ,

جعفر گوید میان بنده و میان وجود آنست کی تقوی اندر دل وی مجاور بود چون تقوی آرام گرفت اندر دل برکات علم برو فرود آمد و رغبت دنیا ازو بشد. ,

و از ایشان بود ابوالعبّاس السیّاری رَحْمَةُ اللّه عَلَیْهِ و نام او القاسم بن القاسم، از مرو بود و صحبت واسطی کرده بود و شاگردی او اندر علم این طایفه، و عالم بود، وفاة او اندر سنه اثنی و اربعین و ثلثمایه بود. ,

ابوالعبّاس را پرسیدند کی مرید بچه ریاضت کند خویشتن را گفت بصبر کردن بر امرها و از مناهی بازایستادن و صحبت صالحان کردن و خدمت درویشان. ,

وی گوید هیچ عاقل را اندر مشاهدة حق لذّت نباشد زیرا که مشاهدۀ حق تعالی فنائی است کی در وی لذّت نیست. ,

و از ایشان بود ابوبکر محمّدبن داود الدینوری معروف بدُقّی و بشام مقیم بود عمر وی زیادة از صد سال بود و وفاة وی پس از خمسین و ثلثمایه بود و صحبت ابن جلّا و زَقّاق کرده بود. ,

آثار ابوعلی حسن بن احمد عثمانی

9 اثر از باب دوم در برگردان رسالهٔ قشیریه ابوعلی حسن بن احمد عثمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب دوم در برگردان رسالهٔ قشیریه ابوعلی حسن بن احمد عثمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.