4 اثر از قطعات عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عرفی شیرازی / قطعات عرفی شیرازی

قطعات عرفی شیرازی

1 نه از آن دیر بخشد ایزد کام که دهد جلوه کبریایی را

2 زان توقف کند که دریابی ذوق در یوزه گدایی را

1 دنیا طویله ایست پر از جنس چارپای کابادی و خرابی آن جسته جسته است

2 آبادیش عمارت بر باد رفته ای ویرانیش عماری درهم شکسته است

3 از عرعر خران وی اسبان رمیده اند وز تیز استران شتر از خواب جسته است

4 این آب و نان و اطلس دیبا و ناز و نوش جل های فاخر و علف دسته دسته است

1 نشسته بودم ودی در وثاق می گفتم چه فتنه بود که ایام در جهان انداخت

2 چه درد بود که هجر همای دولت و دین بجان عافیت اندوز همگنان انداخت

3 غرور عشرت و تقصیر شکروصل این بود که کار مابدعای سحرگهان انداخت

4 من اندرین غم و اینداستان درد افزای که ناگهان خردم دست در میان انداخت

1 آن باغ داغ پررر آذر طبیعتم کش برگ و بر ز اخگر و طیرش سمندر است

2 آن روضه ام که هر شجرش راکه باغبان آبش ز خون دل ندهد خشک و بی بر است

3 آن پای تا بسر همه زخم و جراحتم کورا بخواب عافیت ، الماس بستر است

4 آن خسته ام که در تب صفر او جوش خون فصادش ، آتش جگر و شعله نشتر است

1 تهمت فسق بمن کرد یکی کفراندیش کایزد از صورت او معنی آدم برداشت

2 این سخن گوشزد شاهد عصمت گردید شد پریشان چوسر زلفش و ماتم برداشت

3 روزگار آمد گفتاش که مخروش که من پرده زین راز تهی مایه نخواهم برداشت

4 گفت از اول غلط افتاد مرا می بایست دل زهم صحبتی مردم بیغم برداشت

1 دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش خاک بودن توتیای چشم کیوان بودن است

2 آسمانش درخیال فرش مجلس گشتن است آفتابش در هوای گردد امان بودن است

3 چون شنیدم این خبر پژمرده گشتم عقل گفت بیخبر زین واقعه جای پریشان بودن است

4 اونه شخص دولت آمد در ره نظم جهان نی ثبات دولت از افتادن و خیزان بودن است

1 عرفی بحیرت از فلک ظالمم کز او نجمی بهیچ دور عبورش باوج نیست

2 امید را عنان بکدامین طرف دهم کز خیل یأس بر اثرش فوج فوج نیست

3 بعدی که از سعادت طالع بود مرا تحت الثری زاوج و سرابش ز موج نیست

1 اندر این بزم از دوکس شرمنده ام دائم که باز آنکه بیرونم کشدبعد از قدم کفش من است

2 اول از بالانشین خود که بعد از وی منم بعد از آن زیردست خود که هم کفش من است

1 عرفی آغاز گریه کن شاید این کهن خاکدان خراب شود

2 ناله ای کن مگر ز تأثیرش دهر نامهربان خراب شود

3 از فغان سینه ریش و غم برجای خانمان فغان خراب شود

4 منم آن کعبه کز خرابی من بیت معمور جان خراب شود

1 صد شکر که فخر دوده جاه در دامن دایه بقا زاد

2 دریای توجه شهنشاه بنگر که چه دربی بها زاد

3 این قطره شود هزار چشمه کز چشمه فیض کبریا زاد

4 این دانه شود هزار خوشه کز کشته سایه خدا زاد

آثار عرفی شیرازی

4 اثر از قطعات عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.