8 اثر از قصاید عنصری بلخی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید عنصری بلخی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عنصری بلخی / قصاید عنصری بلخی

قصاید عنصری بلخی

1 ماه رخسارش همی در غالیه پنهان شود زلف مشکینش همی بر لاله شادروان شود

2 دردم آن روی است و درمانم هم از دیدار او دیده ای دردی که در وی بنگری درمان شود

3 نه شگفتست ار بگردد زلف جانان جانور گونۀ رخسارۀ جانان بدو در جان شود

4 گر بخندد یک زمان آن لب شکر گردد روان ور بجنبد یک زمان آن زلف مشک ارزان شود

1 نگر به لاله و طبع بهار رنگ پذیر یکی برنگ عقیق و دگر ببوی عبیر

2 چو جعد زلف بتان شاخهای بید و خوید یکی همه زره است و دگر همه زنجیر

3 درخت و دشت مگر خواستند خلعت زا بر یکی طویلۀ گوهر دگر بساط حریر

4 بخار تیره و از ابر دشت مینا رنگ یکی بسان غبار و دگر بسان غدیر

1 منقش عالمی فردوس کردار نه فرخار و همه پر نقش فرخار

2 هواش از طلعت ماهان پر از نور زمینش از بوسۀ شاهان پر آثار

3 بتانی اندر و کز خط خوبان بگرد عارض و خورشید رخسار ،

4 بدان ماند که زاغانند و دارند گل اندر چنگل و لاله بمنقار

1 چه چیزست رخساره و زلف دلبر گل مشگبوی و شب روز پرور

2 گل اندر شده زیر نور سته سنبل شب اندر شده زیر خورشید انور

3 همانا که خورشید رنگ لبش را بدزدد که بخشد بیاقوت احمر

4 رخش گلستانست و میگون لبانش بگونه به اردی بهشت و به آذر

1 غنودستند بر ماه منور خط و زلفین آن بت روی دلبر

2 یکی را سنبل نو رسته بالین یکی را لالۀ خود روی بستر

3 ز مشکین جعد زنجیرست گویی ز عنبر حلقۀ زلفین چنبر

4 یکی را نقرۀ بی بار نافه است یکی را آینۀ بی زنگ مجمر

1 پدید آرد آن سرو بیجاده بر همی گرد عنبر به بیجاده بر

2 ز روی و ز بالا و زلف و لبش خجل شد گل و سرو و مشک و شکر

3 بت و ماه را نام خوبی مده که او از بت و مه بسی خوبتر

4 گره دار زلفش حجاب سمن زره دار جعدش نقاب قمر

1 نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار

2 خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار

3 چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت باد تا بویش بخود برکرد مشک آورد بار

4 چشم من گوهر فروش و زلف او عطار شد زین کفم پر مشک ناب و زان پر از لؤلؤ کنار

1 رامش افزای باد و نیک اختر بر ملک اورمزد شهریور

2 نامور میر نصر ناصر دین بوالمظفر که عزم اوست ظفر

3 رؤیت و خلق اوست جان و خرد عزم و توفیق او قضا و قدر

4 تا نبینی و نشنوی سخنش سخت بی فایده است سمع و بصر

1 ای پری روی آدمی پیکر رنج نقاش و آفت بتگر

2 تیرگی مر خط ترا بنده است روشنایی رخ ترا چاکر

3 جادویی غمزۀ ترا تبع است نیکویی چهرۀ ترا لشکر

4 روی و مویت مرا ز ماه و ز مشک بی نیازست ار کنی باور

آثار عنصری بلخی

8 اثر از قصاید عنصری بلخی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید عنصری بلخی شعر مورد نظر پیدا کنید.