5 اثر از مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی

1 گرضمیرم قابل اسرار نیست گر زبانم لایق گفتار نیست

2 تا ز جانم راز نقصان رشته اند در وجودم تخم حرمان کشته اند

3 دوری و محرومی و نادانیم از ازل نقش است بر پیشانیم

4 آنکه هر ناقص ز لطفش کامل است وانکه فیضش نیک و بد را شامل است

1 ای طفیل بود تو بود همه بود در سودای تو سود همه

2 بودی و جز بود تو بودی نبود بود پنهان آتشی دودی نبود

3 عشق ناگه زد بر آتش دامنی شعله ها سر کرد از هر روزنی

4 شعله ها راه ظهور آموختند پرده ها یک یک سراسر سوختند

1 این امام و رهنمای هشتمین هم صراط حق و هم نور مبین

2 ای فروغ هفتم از نور دوم انظرونا نقتبس من نورکم

3 انت قلب القلب قلاب النفوس انت نور النوریا شمس الشموس

4 تو سرا پا عدلی و نوری تمام من ز پا تا سر همه ظلم و ظلام

1 طالب من گر شود یک ره کسی راهها بنمایمش هر سو بسی

2 چون مرا بشناسد از آیات من عاشق آید بر صفات ذات من

3 شد چو عاشق وزمن آگه شد همی زان پس او را زنده نگذارم دمی

4 بس عجب نبود اگر کشتم منش عاشق است و لازم آمد کشتنش

1 یاد دارم من که روزی چند کس راه بازاری گرفتند از هوس

2 آن نهان در جیب خود خرمهره داشت این فلوسی چند اندر کیسه داشت

3 بود سیمی اندک این یک را بجیب لیک بی غش بود و بی هر گونه عیب

4 وان دگر انباشته جیب و بغل بازری مغشوش و با سیمی دغل

1 عشق از نو باز دستان‌ساز گشت عکس سوی اصل آخر بازگشت

2 هجرها رفتند و آمد وصل‌ها عکس‌ها رفتند سوی اصل‌ها

3 مرغی افتاده سوی دام از چمن بس عجب گر گیرد آرام از چمن

4 ور گرفتاری او بسیار شد مدتی مهجور از گلزار شد

1 چشم و گوش و دست و پا و خورد و خفت دوری از بیگانه نزدیکی بجفت

2 این نه فخری کادمی را در خور است زانکه در حیوان ازو افزونتر است

3 از فضول جلد حیوان کاستن جامه ی خود را بدان آراستن

4 کین سمور است، این خزاست، این قاقم است یا که این از پشم و آن ز ابریشم است

1 سید کونین سبط مصطفا بهترین فرزند خیرالاولیا

2 پروریده حق در آغوش بتول زیب دامان، زینت دوش رسول

3 جبرئیلش مهد جنبان صبا شیر او را مایه از شیر خدا

4 منبع هستی ست آن فرخنده ذات رشحه رشحه زو رسد بر کائنات

1 فتنه از ملک شهنشه دور شد بود هر جا دشمنی مقهور شد

2 آخر این دل نیز زان شاه ماست تا بکی مقهور نفس فتنه زاست

3 ای خدا تا کی بباید زیستن گه اسیر نفس و گه مقهور تن

4 قاصد جانی و مقصود دلی خالق جان و دل از آب و گلی

1 ستایش خداوند بخشنده را فروزنده ی جان رخشنده را

2 پدید آور مهر و اردی بهشت نگارنده ی چهر زیبا و زشت

3 جز او آفرین بر کسی کی نکوست که هم آفرین آفریننده اوست

4 خرد پرور از پیکر خاک اوست زبان ساز دی از برتاک اوست

آثار نشاط اصفهانی

5 اثر از مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.