5 اثر از مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی

1 آن امام و پیشوای متقین سید السجاد زین العابدین

2 در مدینه بر در کاخی رسید بانگ های و هوی میخواران شنید

3 بانک چنگ و بانک عود و بانک نی بانک ساقی بانک نوشا نوش می

4 بانک مینا بلبله در بلبله جوش صهبا غلغله در غلغله

1 کوکب شه تا ابد پاینده باد موکبش را فتح و نصرت بنده باد

2 گرد جیشش سرمهٔ دیدار فتح خون خصمش غازهٔ رخسار فتح

3 بازرایات ظفر پرچم گشاست باز آیات سعادت رهنماست

4 روز فیروزی و نصر است و ظفر تیغ شه خصم افکن و دشمن شکر

1 فتنه از ملک شهنشه دور شد بود هر جا دشمنی مقهور شد

2 آخر این دل نیز زان شاه ماست تا بکی مقهور نفس فتنه زاست

3 ای خدا تا کی بباید زیستن گه اسیر نفس و گه مقهور تن

4 قاصد جانی و مقصود دلی خالق جان و دل از آب و گلی

1 هر که از خاصیتی ممتاز شد یا تفرد جست و بی انباز شد

2 فخر میجوید از آن بر دیگری که در این معنی نباشد همسری

3 امتیازات است کافراد بشر فخر میجویند از آن بر یکدگر

4 ورنه در وصفی که باشد مشترک کس نمیراند سخن از لی ولک

1 چشم و گوش و دست و پا و خورد و خفت دوری از بیگانه نزدیکی بجفت

2 این نه فخری کادمی را در خور است زانکه در حیوان ازو افزونتر است

3 از فضول جلد حیوان کاستن جامه ی خود را بدان آراستن

4 کین سمور است، این خزاست، این قاقم است یا که این از پشم و آن ز ابریشم است

1 خواجه ای بودست از پیشینگان با بزانش میل و با بوزینگان

2 بابزی در خانه یک بوزینه داشت روزی از خانه قدم بیرون گذاشت

3 یک سبوی ماست بود اندر فضا وان کنیزک خفته در کنج سرا

4 دید بوزینه چو خالی خانه را هم سبو پر دید و هم پیمانه را

1 این امام و رهنمای هشتمین هم صراط حق و هم نور مبین

2 ای فروغ هفتم از نور دوم انظرونا نقتبس من نورکم

3 انت قلب القلب قلاب النفوس انت نور النوریا شمس الشموس

4 تو سرا پا عدلی و نوری تمام من ز پا تا سر همه ظلم و ظلام

1 این منم کاینسان خجل از خاک توس میبرندم! این دریغ وای فسوس

2 بیخود و درمانده و سر گشته ام خشک لب از طرف جوبر گشته ام

3 هر کسی کز طرف جو کامی گرفت بر مراد کام خود جامی گرفت

4 در خور جامی نیامد کام من لایق سنگی نشد هم جام من

1 یاد دارم من که روزی چند کس راه بازاری گرفتند از هوس

2 آن نهان در جیب خود خرمهره داشت این فلوسی چند اندر کیسه داشت

3 بود سیمی اندک این یک را بجیب لیک بی غش بود و بی هر گونه عیب

4 وان دگر انباشته جیب و بغل بازری مغشوش و با سیمی دغل

1 کشور جان مرا سلطان تویی نه همی سلطان که جان جان تویی

2 ساختی دل را در آن کشور امیر عقل و فکر این یک دبیر، آن یک وزیر

3 امتحان را گو امیری چون کند این وزیری آن دبیری چون کند

4 در کمین بگذاشتی خیل هوس ره گشادی سوی دل از پیش و پس

آثار نشاط اصفهانی

5 اثر از مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.