1 باز صبح است و برآمد آفتاب خواجه تا کی بر نمیخیزد ز خواب
2 نه اثر از عقل داری نه ز عشق نه گذر در کوفه داری نه دمشق
3 منکر عشقی تو یعنی عاقلی پس چرا اینگونه از خود غافلی
4 عشق اگر کفر است اگر دیوانگیست خواجه را با عقل هم بیگانگیست
1 شب نگردد روشن از نام چراغ نام فروردین نیارد گل بباغ
2 عشق را رسمی بباید اسم سوز چشمی آب آور، دلی آتش فروز
3 من ز عشق اسمی همی بشنیده ام از طلب رسمی کجا کی دیده ام
4 فاش میگویم که من عاشق نیم گر بگویم عاشقم صادق نیم
1 باز عشق آهنگ یغما ساز کرد باز دل آشفتگی آغاز کرد
2 تند بادی باز بر کاهی وزید آتشی در خشک خاری جا گزید
3 باز ابری طرفه توفان زای شد آفتابی باز نور افزای شد
4 گر ز خود بینی ز راهی دور گشت ظلمتی از پای تا سر نور گشت
1 ای گرفتار جهان پیچ پیچ هیچ دانی کاین جهان هیچ است هیچ
2 ای تو از بیراه ره نشناخته توسن شهوت بهر سو تاخته
3 راه بیراه است و دزدان آگهند همرهان راه دزدان رهند
4 پشت بر مقصود پویی تا به کی مقصد از بیراهه جویی تا به کی
1 شاهد غیبی که خود مستور بود بود خود آیینه، خود منظور بود
2 عشق چون مشاطگی آغاز کرد پرده از روی نکویش باز کرد
3 از نخست آیینه ای پیشش نهاد آینه از صورت خویشش نهاد
4 عکس روی خویش در آیینه دید گرچه از عکسش شد آیینه پدید
1 سوی طور آمد مگر روزی کلیم خفته در ره بود مسکینی سقیم
2 ضعفش افکنده ز پا در رهگذار بسترش از خاک و بالینش ز خار
3 چون کلیم الله را در راه دید ناله ی جانسوز از دل بر کشید
4 کی کلیم حق چو سویش بگذری هیچت افتد که ز من یاد آوری
1 خواجه ای بودست از پیشینگان با بزانش میل و با بوزینگان
2 بابزی در خانه یک بوزینه داشت روزی از خانه قدم بیرون گذاشت
3 یک سبوی ماست بود اندر فضا وان کنیزک خفته در کنج سرا
4 دید بوزینه چو خالی خانه را هم سبو پر دید و هم پیمانه را
1 محفل عشقش چو میآراستند اول از بیگانگان پیراستند
2 ساقی آنگه باده در گردش فکند بادهها در سینهها آتش فکند
3 بادهٔ شوق انجمنافروز شد آتش می باز عالمسوز شد
4 دست جذبه دامن جانها گرفت اشک حیرت راه دامانها گرفت
1 شهنشاه دریا دل ابر کف ابر طبع او چه گهر چه خزف
2 جهانجوی و عادل شه دین پرست جهان در یکی عزم بگشود و بست
3 بعالم حصاری متین از کرم که دارد از او بسته پای ستم
4 بسالی همایون و فرخ بفال سر سروران آن شه بی همال
1 ملک چاکر خدیوا پادشاها جهان داور شها عالم پناها
2 سر گردنگشان و سرفرازان بدرگاهت نیاز بی نیازان
3 نشانی آسمان از پایه ی تو فروغی اختران از سایه ی تو
4 فریدون حشمت اسکندر خصالی غلط گفتم که بی شبه و مثالی